محتوای تکمیلی درس ای آزادی
ناله از زندان
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید / قفسم برده به باغی ودلم شاد کنید
فصل گل می گذرد، هم نفسان ،بهر خدا / بنشینید به باغیّ ومرا یاد کنید
عندلیبان گلِ سوری به چمن کرد ورود / بهر شاباشِ قُدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغِ گرفتار کنید ای مرغان / چون تماشای گل ولاله وشمشاد کنید
هر که دارد زشما مرغِ اسیری به قفس / برده باغیّ وبه یاد منش آزاد کنید
آشیانِ من بیچاره اگر سوخت چه باک! / فکر ویران شدن خانه ی صیّاد کنید
شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب / یادِ پروانه ی هستی شده بر باد کنید
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین / خبری گفته وغمگین دلِ فرهاد کنید!
جور وبیداد کند عمر جوانان کوتاه / ای بزرگان وطن، بهر خدا داد کنید
گر شد از جور شما خانه ی موری ویران / خانه ی خویش محال است که آباد کنید
کنج ویرانه ی زندان شد اگر سهمِ بهار / شکر آزادی و آن گنجِ خداداد کنید
ملک الشعرای بهار
نام او بهترین سرآغازاست