محتوای تکمیلی درس سیرت زیبا وعمر عزیز
بسم الله الرحمن الرحیم باغ دل آدمیان رانسیم
باز و مرغ خانگي
بازي از مرغ خانگي آشفته حال و خشمگين شد وبه وي چنين گفت:
مردم تو را در خانه نگهداري مي كنند و به تو آب و دانه مي دهند؛ اما :
تو پيوسته ز مردم مي گريزي چنين بد عهد از بهر چه چيزي؟
وفاي توست مردم را هميشه تو را جز بي وفايي نيست پيشه
نياميزي تو با مردم زماني چو تو نشنوده ام نامهرباني
در صورتي كه اگر مرا صد بار پرواز دهند و در پي انجام دادن كاري بفرستند؛ به سوي آنان پرواز و عهد و وفا را رعايت مي كنم. مرغ خانگي گفت: اگر صد بار به بازار فرود آيي و همه جا را نيك بنگري بازِ كُشته و نگونساري را دردكاني نخواهي يافت، اما در دكان مرغ فروشي هر روز صد مرغ سربريده خواهي ديد، بنابراين:
وفاي آدمي گر اين چنين است از آن بيزار گشتم اين يقين است
چنين عهد و وفا را در زمانه چه بهتر خاك برسرجاودانه
چه گر اين ساعتم مي پرورد ليك براي كشتنم مي پرورد نيك
تو اين را گر وفا داني جفا نه بسي كين از چنين مهر و وفا به
دنيا نيز با آدميزاد چنين مي كند. دنيا بي وفاست و دل بستن بدان نيك فرجام نيست. بايد به خدا و جهان بازپسين دل بست و عمل صالح نمود:
جهانا چون حيات تو ممات است وفا از تو طمع كردن وفات است
جفات اول مرا در شور انداخت وفات اخر مرا در گور انداخت
كس از خون خوردن تو نيست آگاه كه پنهان مي كني در خاك و درچاه
(الهي نامه- عطار نيشابوري)
منبع: وبلاگ شعر و ادب پارسی
نام او بهترین سرآغازاست