چه دلی ای دل آشفته که دلدار نداری!!!

 
 

حالا كه وعده ي لبخندهاي بي گاه تو را باور كرده ام

و بي گاه تر از آن

از بازي هاي كودكانه ام دست كشيده ام

چيزي بگو

چيزي حتي شبيهِ

واژگان نامفهوم كودكي

حالا كه فاصله هاي رنج آور هزار سال دوري را پيموده ايم

حالا كه دوباره خورشيد دميده

و در اين دشت تفتيده

گلي روئيده

مگذار،

هراس مرگ آور اين سكوت تلخ

قد بكشد و آفتاب را از اين گل دريغ كند...

از وبلاگ http://dararezooyevesal00.blogfa.com/


روی تخته سیاه جهان

   

زنگ خورد / ناظم صبح آمد سر صف / توی برنامه صبحگاهی / رو به خورشید گفت: / باز هم دفتر مشق دیروز خط خورد / و کتاب شب پیش را / ماه / با خودش برد.

 

زنگ خورد
ناظم صبح آمد سر صف
توی برنامه صبحگاهی رو به خورشید گفت:
باز هم دفتر مشق دیروز خط خورد
و کتاب شب پیش را
ماه
با خودش برد.
***
آی خورشید
روی این آسمان
روی تخته سیاه جهان
با گچ نور بنویس:
زیر این گنبد گرد و کور و کبود
آدمی زاد هرگز
دانش آموز خوبی نبود
عرفان نظرآهاری

قطاری به مقصد خدا

قطاری که به مقصد خدا می رفت ٬ لختی در ايستگاه دنيا توقف کرد و پيامبر رو به جهان کرد و گفت: مقصد ما خداست ٬ کيست که با ما سفر کند ؟ کيست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟ کيست که باور کند دنيا ايستگاهی است تنها برای گذشتن ؟

قرن ها گذشت اما از بيشمار آدميان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند .
از جهان تا خدا هزار ايستگاه بود . در هر ايستگاه که قطار می ايستاد ٬ کسی کم می شد . قطار می گذشت و سبک می شد . زيرا سبکی قانون راه خداست .
قطاری که به مقصد خدا می رفت ٬ به ايستگاه بهشت رسيد . پيامبر گفت :‌اينجا بهشت است . مسافران بهشتی پياده شوند . اما اينجا ايستگاه آخرين نيست .
مسافرانی که پياده شدند ٬ بهشتی شدند . اما اندکی ٬ باز هم ماندند ٬ قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند .
آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت : دورو بر شما ٬ راز من همين بود . آن که مرا می خواهد ٬ در ايستگاه بهشت پياده نخواهد شد .
و آن هنگام که قطار به ايستگاه آخر رسيد ٬ ديگر نه قطاری بود و نه مسافری
عرفان نظرآهاری

زمین مادر آدمی

خداوند به جبرئيل فرمود:''به کهکشان برو و مشتی خاک بر گير و بيا؛میخواهم ادم رابيافرينم."جبرئيل رفت و همه کهکشان را گشت؛اما خاکی پيدا نکرد.هيچ کس به او خاک نداد.نه ناهيد که عروس اسمان بود و نه بهرام؛جنگاور چرخ؛ نه عطارد که منشی افلاک بود و نه مشتری. نه کرسی فلکی.و نه کيوان مرزبان دير هفتمين.هيچ يک به جبرئيل کمک نکردند.جبرئيل دست خالی و شرمنده نزد خدا برگشت.خدا گفت:"به زمين برو که در اين کهکشان او از همه بخشنده تر است."

جبرئيل نزد زمين امد .زمين به او گفت:"هر قدر خاک که می خواهی بردار.من اين افريده را دوست خواهم داشت.افريده ای که نامش ادم است."
جبرئيل مشت مشت خاک بر گرفت و نزد خدا برد.و هر مشتی ادمی شد.
خدا گفت:"درود بر زمين که زمين؛مادر ادم است."

 

و اينگونه بود که هر ادمی افريده شد؛نزد مادرش؛زمين بازگشت.و زمين ابش داد. زمين نانش داد.زمين پناهش داد.زمين همه چيزش داد.و ان هنگام که ادمی روحش را به خدا می دادجز مادرش زمين هيچ کس او را نمی خواست.
زمين مادر است و مادر عاشق؛زمين مادر است و مادر مهربان.زمين مادر است ومادرشکيباست.
زمين مادر است و مادر گاه بی قرار نيز می شود.چندان که کودکش را نيز می ازارد.
خدايا!ما را ببخش و بيامرز.و به مادرمان زمين ارام و قرار بده تا هرگز ديگر کودکش را انگونه نيازارد.

عرفان نظر آهاری


حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) فرمودند:
بهترین چیزها برای زنان آن است که مردان نامحرم را نبینند
و مردان هم ایشان را نبیند.

 

تسبیح حضرت فاطمه (س) ؛ هدیه‌ای آسمانی

 

 

حضرت فاطمه (س) محور درس‌هاست و حیات شخصی، عبادت، نیایش، کار و تلاش، احساس تعهد و
 
انجام مسؤلیت، تکلیف نسبت به خود، خدا و جامعه، نظارت اجتماعی، امر معروف نهی از منکر و مبارزه و
 
 حق‏طلبی بی نظیر است.

در شرایطی که حضرت فاطمه از سختی کارهای خانه در زحمت‏ بود. امیر مؤمنان (ع) به فاطمه توصیه کرد
 
 نزد پدر برود و خدمتکاری درخواست کند تا در امور منزل یار و همکارش باشد.

وقتی پیامبر(ص) از خواسته آنان آگاهی یافت، فرمود: " ای فاطمه چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکار و
 
دنیا با آنچه در آن است، ارزشمندتر است، بعد از نماز ۳۴ مرتبه «الله اکبر» و ۳۳ مرتبه «الحمدلله‏» و ۳۳
 
مرتبه «سبحان الله‏» بگو و آن را با لا اله الا الله ختم کن . این کار برایت از چیزی که می‏خواهی و از دنیا و
 
آنچه در آن است، بهتر است‏»

حکایتی از مثنوی مولانا

 

مولانا  در مثنوی می فرماید: " روزی شخصی به خدمت پیامبر رسید و

عرض کرد:ای پیامبر من به شدّت از شما بدم میآید و ازتان متنفّرم. 

رسول خدا حرفش را تایید کرد. او رفت و کس دیگری به خدمت ایشان

آمد و گفت:یا رسول الله من به شما که نگاه میکنم غرق لذّت میشوم

و زندگی برایم معنای خاصی می یابد. پیامبر با متانت حرفش را تایید

کرد. اصحاب که ناظر این جریانات بودند عرض کردند: ای رسول خدا

چگونه سخن هر دو ایشان را تایید کردید؟! چطور هر دو ایشان درست

میگویند؟!... پیامبر  فرمودند: من آیینه ای هستم که مردم خود را در

من میبینند.آنکه از من متنفر است در اصل درونش مملو از عناد و

زشتی و پلیدی است. آنکه مرا دوست میدارد در واقع درونش پر از

عشق و پاکی و زیبایست."

گفت من آیینه ام مصقول دست

ترک و هندو در من آن بیند که هست

heart changes colors animated gif

هر که ما را دوست داشت خوشابحال خودش!

چون عشق درونش میجوشد.

هر کس ما را دوست نداشت بدا به حال خودش!

چون عناد درونش میجوشد.

درونمان را مملو از عشق و زیبایی کنیم

و

همه را بدون توقع دوست بداریم. 

 

نمونه آزمون املای ترم دوم پایه سوم


  متن زير داراي 20 غلط مهم املايي مي باشد ، آن ها را پيدا کنيد و صورت  درست هريک را بنويسيد.

    ستايش خداي ِ مهربان ، کردگار روزي رسان و يکتا درنام و نشان راست ،

ادامه نوشته

قید وانواع آن

  قید

کلمه ای است که مفهوم فعل یا صفت یا کلمه ی دیگر را به چیزی از قبیل : زمان ، مکان ،    حالت و چگونگی  مقید سازد و از ارکان اصلی جمله باشد ، مانند : هوشنگ پیوسته کار می کند ، هرگز بیکار نمی نشیند ، هر پرسش را عاقلانه جواب می دهد .   کلمات پیوسته ، هرگز و عاقلانه از قیود هستند .

ممکن ایت یک جمله دارای چند قسم از قیود باشد :  بهرام ، امروز اینجا خوب کار کرد .
" امروز " قید زمان و " اینجا " قید مکان و " خوب " قید  حالت است

ممکن است قیدی  بر سر قید دیگر افزوده شود : محمد بسیار دیر به خانه بازگشت

قید بر دو قسمت است : مختص و مشترک
قید مختص آن است که تنها در حالت قید استعمال شود ، مانند : هرگز ، هنوز
قید مشترک آن است که در غیر حالات قید نیز استعمال شود ، مانند : خوب ، بد و امثال آن که گاهی صفت واقع شوند  و گاهی قید : علی خوب کار می کند . محمد شاگرد خوبی است .

پاره ای از قیود مشهور از این قرار است :

1- قیود زمان : پیوسته ، همیشه ، گاه ، گاهی ، ناگاه ، ناگهان ، همواره ، دیر ، زود ، بامداد ، دوش ، پار ، پیرار ، شب ، روز ، دَردَم
2- قیود مکان : بالا ، پایین ، فرود ، چپ ، راست ، پیش ، پس ، آنجا ، اینجا ، درون ، برون ، هرجا ، همه جا ، ایدر
3- قیود مقدار :  بیش ، کم ، بسیار ، اندک ، پاک ، سراسر ، یکسر ، بسی ، بسا ، چند ، چندان ،  فراوان
4- قیود تاکید و ایجاب : البته ، لابد، لاجرم، ناچار، بی گفتگو، بی گمان ، بدرستی ، راستی را ، بی چند و چون
5- قیود ترتیب : پیاپی ، دمادم ، نخست ، درآغاز ، درانجام ، دسته دسته ، یکان یکان ، پی ، آنگاه
6- قیود نفی :  نه ، هیچ ؛ هرگز ، به هیچ وجه ، به هیچ رو ، اصلا ، ابدا ، مطلقا
7- قیود وصف :  خندان ، شادان ، سواره ، پیاده ، لنگ لنگان ،  عاقلانه ، آشکار ، نهان ، مردوار ، بنده دار ، آسان ، دشوار ، سربسته ، نهفته
8- قیود شک و ظن : پنداری ، گویی ، گوییا ، مگر ، شاید
9- قیود استفهام : کدام ، چند ، چه سان ، مگر ، هیچ
10- قیود استثنا : جز ، جز که ، مگر ، الّا
11- قیود تمنّی : کاشکی ، کاش ، ای کاش ، بو که ، آیا بود
12- قیود تشبیه : مانا ، همانا ، چنین ، چنان

 

درسوگ یاس کبود

کوتاه ترین بهار عصمت

شهادت حضرت زهرا

مدینه در انتظار وقوع فاجعه ای سترگ بود و پیامبر در انتظار تحقق وعده ای الهی.

او اینک در آستانه مرگ ایستاده است، کسان و بستگانس همه گرداگرد او، ملتهب و در تاب و تب.

دخت یگانه اش اما از همه بی تابتر.

افول ستاره های اشک بر آسمان گونه زهرا(س) تنها صحنه دلخراشی بود که بیش از هر چیزجان پیامبر(ص) را می آزرد.

براستی چه سخت وغم انگیزاست که کسی پاره ای از وجودش را، میوه دلش را، غرق در طوفان اشک و اه ببیند و طاقت بیاورد.

او اگر لب فرو می بست و به اشاره و ایمایی فلب دختر را آرام نمی ساخت بیم آن بود که مرغ روح از سینه زهرا به آسمان پر کشد.

پس باید چیزی بگوید تا خود و دختر را از این رنج جانگزا برهاند.

سخن که به اینجا رسید پیامبر پرده از رازی گشود که چون مرهمی تسلی بخش، دریای متلاطم جان فاطمه را به ساحل آرامش برد.

به سختی سر مبارکش را به سوی فاطمه چرخاند و با اشاره چشم او را نزد خود فرا خواند.

با آستین محبت سیلاب اشک را از گوشه چشمان فاطمه سترد.

آنگاه فرمود:

- نور چشم پدر! پاره جگرم!

این همه بی قراری برای چیست؟

این گریه ها عاقبت تو را خواهد کشت.

بیش از این بر جگر سوخته پدر آتش نزن!

آیا برای چیزی گریه می کنی که از آن گریزی نیست؟

فاطمه اما در میان گریه و بغض پاسخ داد:

-پدر!چگونه چیزی را از من می خواهی که از داشتن آن ناتوانم؟!

من چگونه می توانم باری را بر دوش کشم که کوهها از برداشتن آن ناتوانند؟!

نه پدر! این را از من مخواه!

سخن که به اینجا رسید پیامبر پرده از رازی گشود که چون مرهمی تسلی بخش، دریای متلاطم جان فاطمه را به ساحل آرامش برد.

پس از آن، نگاه حاضران بود که با تعجب به هم گره می خورد.

خدایا! پیامبر مگر چه گفت که این چنین فاطمه را آرام کرد.

او مهر از سر کدام راز برگرفت که چون آبی خنک بر کویر سوزان دل فاطمه بارید؟

آری! آنچه آن روز از گلوی پیامبر بر گوش فاطمه تراوید وعده دیداری دوباره بود.

گفته بود تو زودتر از دیگران به آغوش پدر باز خواهی گشت...

... روزها از پی هم می گذشتند و فاطمه همچنان وعده پدر را انتظار می کشید.

اما بالاخره آن روز هولناک رفته رفته از راه رسید...

او اگر لب فرو می بست و به اشاره و ایمایی فلب دختر را آرام نمی ساخت بیم آن بود که مرغ روح از سینه زهرا به آسمان پر کشد.

...امروزهفتاد و پنج روز است که از آن ماجرای وفات پدر می گذرد.

بانو از صبح فرموده بود تا ندیمه اش، اسماء بنت عمیس، بسترش را بر وسط  اتاق بگستراند.

فرزندانش را یکایک بوسید و برای آخرین بار موهایشان را خود آراست.

افسوس که چه زود گمان بچه ها که می پنداشتند مادر بهبود یافته است فرو ریخت.

از همه دلخراشتر لحظه وداع فاطمه با علی بود.

خدایا، علی با فقدان فاطمه چگونه سر کند؟

این همه بارمصیبت و رنج را کجا برد؟

سنگینی بار این فراق شانه های کوه علی را فرو خواهد شکست.

اما مگر کسی را یارای آن است که در برابر مشیت  الهی بایستد! او قضای خویش را پیش خواهد برد.

دم دمای غروب بود که فرشته مرگ، درب خانه علی را کوبید.

و ازاین پس علی بود و تنهایی!

شب بود و یک سینه فریاد مولا بر حلقوم چاه!

انشا نویسی زیر باران................

دوست داری وقتی بارون می باره بشینی واحساست رو بنویسی

فراموش نکن که بگی

فتبارک الله احسن الخالقین

منتظر انشاهای زیبای شما هستم...........

آزمون نگارش واملای اول

بسم الله

ا

 

آزموآزمون نگارش واملای اول ن ذذذذذذذذذذذذذذذذ..نگارش واملای اول

نمآاآااااا

ادامه نوشته

به نام او

که کلید تمام خزاین

احسان و خیرات به دست اوست.

 
نمونه آزمون فارسی اول راهنمایی (در ادامه مطلب)
ادامه نوشته

به بهانه بزرگداشت شیخ صدوق (ابن بابویه)جسدی سالم پس از 900 سال

 

یا احد
 
 

صدوق

 

آشكار شدن آرامگاه شیخ صدوق و پدیدار شدن جسد او

 آرامگاه شیخ صدوق، درگذر زمان به خاطر حمله مغولان و جنگهای خوارزمیان و تیموریان و همچنین به علت حوادث مختلف چندین مرتبه خراب و ویران شد و سالها در زیر توده‌های خاك پنهان گردیده بود.

در حدود سال 1238 هجری قمری، سیل عظیمی آمد و تمام اراضی مزروعی و باغات اطراف شهرری را آب فرا گرفت و بعضی از مناطق را تخریب نمود كه در این حادثه، واقعه عجیبی نیز اتفاق افتاد و بعد از سالیانی طولانی قبر مطهر شیخ صدوق منكشف شده و بدن شریف وی تازه و معطر و كاملا سالم و بدون هیچگونه تغییر و عیب و نقصی هویدا گردید كه تفصیل این واقعه را بسیاری از بزرگان در كتب خود، مانند:

خوانساری در كتاب روضات، تنكابنی در كتاب قصص العلمأ، مامقانی در كتاب تنقیح المقال، خراسانی در كتاب منتخب التواریخ، قمی در كتاب فوائد الرضویه و رازی در كتاب اختران فروزان ری و همچنین در مقدمه كتب مرحوم صدوق، از جمله كتاب كمال الدین صدوق و مقدمه كتاب خصال صدوق نقل نموده‌اند.

ادامه نوشته

پوشه کار (تست تکمیلی فارسی سوم راهنمایی)

۱- نقش كلمات مشخص شده در بيت زير ، به ترتيب در كدام گزينه آمده است ؟

اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبل       تا سراپرده ي گل نعره زنان خواهد شد .

الف) نهاد ـ مسند ـ قيد                 ب) قيد ـ متمم ـ نهاد

ج) مفعول ـ متمم- مسند              د)  نهاد ـ متمم ـ قيد

۲- كدام گزينه با بقيه فرق دارد ؟

الف) فاصله ـ فواصل         ب) معبر ـ معابر         ج) تعمير - عمارت       د) حق ـ حقوق

۳- كدام گزينه با كلمه ي « مخلوق »هم خانواده نيست ؟

الف) خلايق                ب) خلقت              ج) اخلاق                   د) خالق

۴- كدام گزينه با ديگر گزينه ها فرق دارد ؟

الف) مبداً ـ مقصد         ب) تكبر- تواضع           ج) مجمل- مفصل     د) آماده ـ مهيا

۵- كدام گزينه در مورد كلمه ي « گرما » صحيح نيست ؟

الف) اسم                   ب) صفت                    ج) مشتق            د) مفرد

۶- عبار زير چند جمله است ؟ « الهي ! مي بيني و مي داني و برآوردن مي تواني »

الف) سه جمله             ب) چهار جمله             ج) پنج جمله                    د)  دو جمله

۷- كدام يك از افراد زير با بقيه در يك زمان نبوده است ؟

الف) عبيد زاكاني          ب) ناصر خسرو           ج) غزالي       د) خواجه عبدالله انصاري

۸- واژه هاي تمام گزينه ها جز گزينه ي ………. هم خانواده اند .

الف) مرجع- رجعت - راجع                 ب) تلفظ- لفظ - الفاظ

ج) معتقد- اعتقاد- عقيده                   د)  اخير- خير- آخر

۹- در بيت زير چندفعل ربطي به كار رفته است ؟

« گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت       كه به باغ آمد از اين راه و از آن خواهد شد »

الف) يك فعل               ب) چهارفعل              ج) سه فعل                 د)  دو فعل

۱۰- توجه به تمام نكات زير جز نكته ي …… در مورد قالب هاي شعري ضروري است .

الف) طرز قرارگرفتن قافيه          ب) تعداد ابيات             ج) موضوع              د) رديف

۱۱- در بيت زير چه آرايه ي ادبي به كار رفته است ؟

«ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد شد     چشم نرگش به شقايق نگران خواهد شد. »

الف) تضاد             ب) مراعات نظير            ج) ضرب المثل            د) مبالغه

۱۲ -مفهوم كدام گزينه صحيح است ؟

الف)كلمه اي كه به ظاهر مفرد و در معني جمع باشد،جمع است.                                  

ب)«درياي مواج» يك تركيب اضافي است.

ج) در نظام آفرينش، شگفت ترين مخلوق، انسان است.                                  

د) مشقـّت با كلمه مشفق هم خانواده است.