Flowersبا نام او Flowers

که کريم است و مهربان

لطيف است و نگاهبان

خداوند جهان و جهانيان

فرياد رس نوميدان 

Fatemioun Grop 



شنیدم که وقتی سحرگاه عید 

ز گرمابه آمد برون بایزید

 
يكي طشت خاكسترش بي خبر 

فروريختند از سرايي به سر

همي گفت , شوريده دستار و موي

كف دست شكرانه مالان به روي

 
كه «اي نفس! من درخور آتشم 

به خاكستري روي درهم كشم؟»


 

****

بزرگان نكردند درخود نگاه

خدابيني از خويشتن بين مخواه


بزرگي به ناموس و گفتار نيست

بلندي به دعوي و پندار نيست


تواضع سرِ رفعت افرازدت

تكبّر به خاك اندر اندازدت

 

بوستان سعدی ـ باب چهارم